ماجرای ریاست جمهوری دهخدا
محمد تاج احمدی
پژوهشگر تاریخ
در
بحبوحه رویدادهای سیاسی اواخر دوران قاجار و طرح مسأله انحلال کامل سلطنت
در ایران گروهی نام علیاکبر دهخدا را بهعنوان گزینه مناسب برای ریاست
جمهوری مطرح کرده بودند. دهخدا در آن ایام بهعنوان یک سیاستمدار فرهیخته
مترقی و استبداد ستیز و چهرهای که هیچ نقطه تاریکی در کارنامهاش نبود و
حتی در میان استقلالطلبان نواحی دوراز مرکز ایران نیز دارای اعتبار فراوان
بود و گزینهای مناسب برای ریاست جمهوری محسوب میشد. در مقابل دهخدا
رضاخانی قرار داشت که تا پیش از اقدام به کودتا هیچ کنش قابلتوجهی در
کارنامهاش نداشت. نگهبان قلچماق خانه فرمانفرما که بواسطه زدوبندهای سیاسی
با انگلیسیها خودش را بالاکشیده بود و از خودش هیچ آلترناتیوی جز قلدری و
هتاکی نداشت قطعاً در مواجهه با فرد معتبر و فرهیختهای نظیر دهخدا که هم
چپهای تازه پاگرفته ایران قبولش داشتند و هم خوانین و سران قومیتهای
دوراز مرکز و هم مشروطه طلبان آزادیخواه در یک شرایط سالم و عادی هیچ حرفی
برای گفتن نداشت. اما برخلاف رضاخان که در شرایطی آشفته خودش را بالا کشیده
بود علامه دهخدا اهل زدوبند با سفارتخانهها و سرکوب خونین مخالفانش نبود و
شاید از همین رو بود که نخواست عزت نفش خویش را قربانی فضای ناسالم سیاسی
آن دوران نماید. هرچند که با تحکیم پایههای قدرت رضاخان وی نیز همانند
بسیاری از آزادیخواهان مشروطهطلب به انزوا روی آورد و کار تدوین لغتنامه
را مجدانه پیگرفت. در غائله ملی شدن صنعت نفت نیز نام دهخدا یکبار دیگر
بهعنوان آلترناتیو دوران گذار مطرح شد. علامه دهخدا که در آن سالها از
حامیان جدی و معتبر دکتر محمد مصدق محسوب میشد در اوج تقابل دولت و دربار
بازهم نامش بهعنوان گزینه مناسب برای ریاست شورای سلطنت تا پیش از
انتخابات ریاست جمهوری مطرح شده بود. طرح این مسأله به موازات بازنشر
مقالات تند دهخدا علیه نظام پادشاهی (که در دوران اقامتش در سوئیس نگاشته
شده بود) باعث شد تا حامیان سلطنت پس از ساقط کردن دولت مصدق به خانه دهخدا
هجوم بردند و پیرمرد را بشدت مضروب کردند.
این مطلب پیشتر در روزنامه ایران منتشر شده است:
http://www.iran-newspaper.com/Newspaper/Page/6730/History/10/0